+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 
تورم و گرانی کمر مردم را خرد کرده است و متاسفانه بخش زیادی از مردم زیر خط فقر قرار دارند. بویژه گرانی اقلام خوراکی در ماه‌های اخیر موجب شده است که عده زیادی از مردم، برخی از کالاهای مهم را از سفره خود حذف کنند چراکه با مرغ گران قیمت و گوشت بیست هزار تومانی، تهیه این اقلام برای مردم سخت است. همچنین مردم کماکان از معضل بیکاری فرزندان تحصیلکرده خود رنج می‌برند اما باز هم آمارهای نجومی از ایجاد اشتغال داده می‌شود...

          آقای زارعی گفت:به واسطه تغییر قیمت ارز کالاهای اساسی ماند گوشت 60 درصد گران شده و روغن نیز 35 درصد افزایش قیمت پیدا کرده است این دیگر هرج و مرج بازار ماشین نیست که زندگی روزمره مردم را داغمون نکند. مردم گوشت نخورند، حبوبات نخورند، اشکنه هم نخورند که یک قاشق روغن می خواهد؟

آقای زارعی  در ادامه افزود: اطلاعاتی که در این زمینه برای تغییر قیمت هست اگر به صاحبان منفعت منتقل شده باشد کسانی که گوشت وارد کردند و یا در انبارها احتکار کرده اند چه نفعی از آن خواهند برد؟.

وی در ادامه با قرائت یک بیت شعری مبنی بر اینکه:تا که رد نعل اسبت گم کنند/ نعل را وارونه زن ، گفت: مردم به ما می گویند این چه وضعی است؟ مانند گذشته که وقتی مسایل مهمی در خصوص زندگی مردم به وجود می آمد جلسه می گذاشتید خواهش می کنم این بار نیز از همین الان به فرماندارابلاغ کنید تا در جلسه بعدی به مردم گزارش دهند که با چه وضعیتی بشاگرد را اداره می کنند.

گابریگی خاطرنشان کرد: کمر مردم و تولید از این گرانی ها شکسته است. آقای فرماندار که می گوید ما می خواهیم  گرانی را متوقف کنیم پس کجاست؟

وی اظهار داشت: چرا سرمایه اجتماعی را نابود می کنید؟ من استدعا می کنم به داد مردم برسید مردم بیشتر از این تحمل گرانی را ندارند.

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 
تصویری که کاندیداهای ریاست جمهوری و شورهای شهر و روستا باید ببینند
سه شنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۵:۱۵
مرجع : خبرگزاری فارس
بعضی‌ها ایراد می‌گیرند که چرا تعدادی از عکس‌های دفاع مقدس رو منتشر می‌کنید. اینها خاطر بینندگان و در کل جامعه رو مکدر می‌کند. مردم تصاویر دلخراش رو می‌بینند و روانشون اذیت می‌شود.
تصویری که کاندیداهای ریاست جمهوری باید ببینند

ادامه مطلب
+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 


پدید آورنده : مریم کریمی

ضرورت بحث

توسعه و پیشرفت هر جامعه ای مرهون موفقیّت های به دست آمده از ناحیه مدیریت می باشد. در فرآیند مدیریت اسلامی یکی از مهم ترین نکات در خور تأمّل انتخاب شایسته ترین افراد برای مسؤولیت های سالم در جامعه اسلامی است تا از یک سو اشتباهات و انحرافات احتمالی به حداقل برسد و از سوی دیگر جامعه در مسیر رشد و شکوفایی قرار گیرد.

وقتی جامعه ای بر اساس آرمان های دینی شکل گرفته باشد، امّا بر اساس افکار و ایدئولوژی مادّی و غیر مذهبی اداره می شود، بی تردید در بخش مدیریت آسیب های جبران ناپذیری را متحمّل خواهد شد که شناخت این آسیب ها امری ضروری است.

اصطلاح آسیب شناسی مدیریت، یعنی شناخت اشکالاتی که در حوزه حکومت متوجه امور اداری، سیاسی و اجتماعی شود که بشاگرد مدرن سعی دارد در این مقال به بیان اهمّ آن ها از منظر امام علی(ع) بپردازد. امید است که در سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی مورد توجه مسؤولین محترم شهرستان بشاگرد قرار گیرد تا ادارات گوناگون کمتر با چالش های اجرایی، اداری و قانونی روبرو شوند.

تکبّر و خودخواهی

اولین عامل آسیب زا در حوزه مدیریت و امور اجتماعی غرور و خودخواهی است که معمولاً پس از رسیدن به مقام در برخی از مسؤولین و مدیران مشاهده می شود. در اثر غفلت از حقیقت، بشر ممکن است به محض رسیدن به ریاست دچار تکبّر و خودپسندی شود که این رذیله اخلاقی بزرگ ترین آفت کاری اوست و می تواند تمام آثار مثبت مسؤولیت وی را از بین ببرد. اینجاست که حضرت علی(ع) همواره کارگزاران و مدیران نظام اسلامی را به دوری از تکبّر و خود بینی توصیه می کند. آن حضرت در عهدنامه خود به مالک اشتر چنین می فرماید:

«ایّاک و الاعجاب بنفسک و الثّقة بما یعجیک منها و حبّ الاطراء فانّ ذلک من اوثق فرص الشّیطان فی نفسه لیمحق ما یکون من احسان المحسنین؛(1) مبادا هرگز دچار خودپسندی شوی و به خوبی های خود اطمینان کنی و به پرهیز از این که دوست داشته باشی دیگران تو را ستایش کنند، زیرا حالت غرور و خودپسندی مناسب ترین فرصت برای شیطان است تا کردار نیک نیکوکاران را نابود کند.»

بر اساس اندیشه سیاسی امام علی(ع) غرور و خودخواهی بزرگ ترین آفت مدیریت است که زمامداران و مدیران را به سوی خودکامگی و سرانجام ذلّت و خواری می کشاند، بنابراین مسؤولین نظام اسلامی نباید در اثر این صفت رذیله، گرفتار وسوسه های شیطانی شده و از راه حق خارج شوند، بلکه همیشه باید مواظب باشند تا به غرور و خود بینی دچار نگردند.

عدم دسترسی مردم به مسؤولین که در بشاگرد فرهنگ شده است و صدای مردم را در آورده است

یکی دیگر از آسیب هایی که مسؤولین و مدیران را را در بشاگرد از مسیر اصلی حکومت و مدیریت منحرف می سازد، جدایی میان مسؤولین و مردم است. امام علی(ع) در سیره خود همواره کارگزاران و مسؤولین حکومتی را نسبت به این آسیب مهم هشدار می داد و به آنان می فرمود که میان خود و عموم مردم نباید هیچ گونه فاصله و مانعی قرار دهید. آن حضرت خطاب به مالک اشتر می فرماید:

«فلا تطوّلنّ احتجابک عن رعیّتک فانّ احتجاب الولاة عن الرّعیّة شعبة من الضّیق و قلّة علمٍ بالامور و الاحتجاب منهم یقطع عنهم علم ما احتجبوا دونه فیصغر عندهم الکبیر و یعظم الصّغیر و یقبح الحسن و یحسن القبیح و یشاب الحقّ بالباطل؛(2) هیچ گاه خود را به مدّت طولانی از مردم پنهان مکن، زیرا دور بودن زمامداران از چشم عموم مردم خود موجب نوعی محدودیّت و بی اطلاعی نسبت به کارهای مملکت است. پنهان شدن زمامداران آگاهی آنان را نسبت به بسیاری از مسائل از بین می برد، در نتیجه بزرگ نزد آنان کوچک و کوچک نزد آنان بزرگ می شود و نیز کار نیک زشت و کار زشت زیبا جلوه داده می شود و حق با باطل آمیخته می گردد.»

از این رو مدیریت پسندیده در اداره امور باید پاسخگوی نیازها و پرسش ها و جهت دهنده مسیر توده های مردم باشد.

بی توجهی نسبت به طبقه محروم خصوصا در روستاهای بشاگرد(گافر )

از دیگر آسیب های رفتاری مسؤولان و مدیران، کم توجهی یا بی توجهی به طبقه محروم و قشر آسیب پذیر جامعه است.

مولای پرهیزگاران در نهج البلاغه مدیران و کارگزاران را به توجه بیش تر به قشر محروم جامعه و تأمین خواسته های آنان توصیه نموده است. آن حضرت به مالک اشتر چنین می فرماید: «مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به محرومان باز دارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم عذری برای ترک مسؤولیت های کوچک تر نخواهد بود. همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روی بر مگردان. امور کسانی از فقرا را رسیدگی کن که به ظاهر به چشم نمی آیند و دیگران این قشر را کوچک می شمارند و کم تر به تو دسترسی دارند.»(3)

حضرت علی(ع) در ادامه به این نکته اشاره می کند که من از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: «لن تقدّس امّة لایؤخذ للضّعیف فیها حقّه من القویّ غیر متتعتعٍ؛(4) ملّتی که حق ناتوان را از زورمندان باز نستاند، رستگار نخواهد شد.»

پس مدیران در جامعه اسلامی علاوه بر تأمین نیازهای اولیه محرومان از بیت المال باید برای استرداد حقوق از دست رفته آنان اقدام نمایند و وظیفه دارند که علل و عوامل ثروت های بادآورده را شناسایی و ریشه کن کنند و اجازه ندهند که عدّه ای با تجاوز به حقوق دیگران، به انباشت ثروت نامشروع بپردازند.(5)

انحصار طلبی بعضی از روسای ادارات بشاگرد(خصوصا نسبت به زمینهای بشاگرد)

انحصارطلبی آن است که مدیر و کاگزار در حوزه قدرت و اختیارش همه چیز را به خود و خویشاوندانش اختصاص دهد، بدین معنا که قدرت، امکانات و دیگر امتیازات اجتماعی را به اقوام و دوستان خود اختصاص دهد و دیگران را از آن ها محروم سازد. امیرالمؤمنین علی(ع) در اندیشه سیاسی خود فرمانروایان و کارگزاران را به شدّت از این مسئله برحذر داشته، به طوری که به مالک اشتر می فرماید: «از امتیاز خواهی بپرهیز و چیزی را که همه مردم نسبت به آن یکسان هستند به خود اختصاص مده. هر کارگزار و مسؤولی نزدیکان و خویشاوندانی دارد که توقع برتری، امتیازخواهی و دخالت در قراردادها بدون رعایت انصاف را دارند، ولی تو چاره ای بیندیش و به هیچ یک از اطرافیان و وابستگان چیزی از مال، زمین و...واگذار مکن و مبادا در تو طمع کنند تا قراردادی به سود آنان منعقد کنی، زیرا این کار مایه ضرر سایر مردم می گردد.»(6)

از فرمان های امام علی(ع) به مسؤولین و مدیران نظام اسلامی چنین بر می آید که انحصارطلبی بزرگ ترین آفت دولت است.

تاریخ جهان دولت های فراوانی را سراغ دارد که در اثر انحصارطلبی زمامداران و مدیران به سرعت رو به ضعف رفته و زمینه زوالشان فراهم گردیده و نابود شده اند .امروزه نیز زمامداران و مسؤولین بسیاری از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی گرفتار انحصارطلبی های گوناگون حزبی، نژادی، زبانی و مذهبی هستند که همین عوامل موجب نابسامانی های حکومتی شده است، بسیاری از جنگ ها و تجاوزها در جهان معلول انحصارطلبی زمامداران است، از این رو دست اندرکاران امور حکومتی باید تلاش نمایند تا با تربیت درست مدیران و مسؤولین از بروز این آفت جلوگیری کنند.

روی کار آمدن افراد نالایق که مشکلات زیادی را در بشاگرد به وجود آورده است

ورود افراد نالایق به حوزه مدیرت یک جامعه ضربات جبران ناپذیری بر پیکره ارزش های آن جامعه می زند.

حضرت علی (ع) درباره انسان های بیمار و ناکارآمد می فرماید: «فانّ المتکاره مغیبه خیرٌ من مشهده و قعوده اغنی من نهوضه؛(7) سست عنصران ناراضی نبودشان بهتر از حضورشان و بی کاری آنان از اقدامشان مفیدتر است.» واگذاری امور به افراد نالایق و ناآگاه از آسیب های مدیریتی است. با توجه به گستره دامنه دار مدیریّت و مسؤولیت نباید کارها به کسانی سپرده شود که احساس وظیفه نکنند و نتوانند بار سنگین این رسالت را تا پایان بر دوش بکشند.

داستان حضرت یوسف(ع) و اشاره آن حضرت به استعداد و قابلیّت خویش در اداره امور اقتصادی مؤیّد مطالب مزبور است. قرآن کریم از زبان این پیامبر(ع) می فرماید: «قال اجعلنی علی خزائن الارض انّی حفیظٌ علیمٌ؛مرا سرپرست گنجینه های سرزمین مصر قرار بده، زیرا امانت داری با وفا و آگاه هستم.»

مولای پرهیزگاران(ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر درباره انتخاب مدیران لایق این گونه توصیه می کند: «و اجعل لرأس کلّ امرٍ من امورک رأساً منم لایقهره کبیرها و لایتشتّت علیه کثیرها؛(8) برای هر یک از کارها رییس و مدیری انتخاب کن، مسؤولی که کارهای بزرگ او را مغلوب نسازد و زیادی کارها وی را پریشان و خسته نکند.»

بنابراین شایستگی، کاردانی و تعهد و در یک کلام شایسته سالاری برخاسته از دین یکی از لوازم اساسی در مدیریت در عرصه فرهنگی، اداری و اجتماعی است.

همکاری با صاحبان قدرت و ثروت

جدا شدن از عموم مردم و همراهی با قدرتمندان و صاحبان ثروت، از دیگر آسیب های بزرگ است که استقلال مدیریت صحیح را تهدید می کند و روند آن را از رسیدن به اهداف آرمانی، همچون جامعه عدالت محور دور می کند و به پرتگاه ها و چالش ها خواهد کشاند. در دین مبین اسلام آن چه از ابتدا مایه افتخار بوده است، دوری از صاحبان زور و ثروت و مقابله با آنان جهت اجرای عدالت.

نبی مکرّم اسلام از آغاز تا پایان رسالت خود تمامی تلاش های خویش را مبذول داشت تا از وادی منفعت پرستان و زراندوزان به دور باشد و بتواند رسالت الهی را خالی از هرگونه جانب داری و مصالح به صورت ناب در اختیار تشنگان مکتب الهی قرار دهد.

امام علی(ع) در خطابی به مسؤول جمع آوری زکات چنین سفارش می کند: «فاذا قدمت علی الحیّ فانزل بمائهم من غیر ان تخالط ابیاتهم؛(9) هنگامی که بر قبیله ای وارد شدی در منازل آنان مسکن نگزین و بر سر سفره کسی ننشین و بر لب آب چشمه یا قنات آنان که عمومی است فرود آی.»

به راستی رمز پویندگی و بالندگی مدیریت سالم دوری از وابستگی به قدرت هاست و این امر مهم جز با ایجاد صفاتی همچون قناعت، شجاعت و بردباری در مجموعه سازمان ها ممکن نیست.

جزئی نگری و عدم اولویت بندی در بشاگرد

یکی دیگر از عوامل آسیب زا در موفقیّت بعضی ازمدیران بشاگرد هست ، عدم شناخت اولویت ها و طبقه بندی کارهاست. پرداختن به کارهای روزمره و اداری بدون اولویت بندی زمینه سردرگمی را فراهم می نماید. هم چنین اقدام به امور جزئی و غیر ضروری پردازش کارهای مهم را به تعویق می اندازد.

امام علی(ع) راز کامیابی در مدیریت را دوری از امور کوچک و پرداختن به امور مهم می داند و در این زمینه می فرماید: «به دنبال کارهای مهم برو و از پرداختن و دل مشغولی به کارهای غیرضروری بپرهیز، زیرا با ترک کارهای غیر مهم زمینه رسیدگی به امور اساسی فراهم می آید.»(10)

بی تردید در مقوله پر ارزش و مهم مدیریت هرگونه سستی و جزئی نگری و نداشتن اولویت بندی، چیزی جزء انهدام و پاشیدگی به دنبال نخواهد آورد. آن حضرت باز در این زمینه می فرماید: «من اشتغل بغیر المهمّ ضیّع الاهمّ؛(11) هر کس خود را به امور جزیی مشغول سازد، زمینه پاشیدگی و تضییع مسائل مهم تر را فراهم نموده است.»

بنابراین بر مدیران و برنامه ریزان  بشاگرد عزیزلازم است تا خود را از بند مسائل جزئی و امور غیر مفید برهانند و با اولویت شناسی زنجیره ای از زمینه های کاری سنجیده شده را به ترتیب اهمیّت فراهم آورند تا با تمرکز نیروها بر یک محور، کارها با سرعت و دقّت بیش تر به پیش روند. با توجه به مطالب یاد شده پرداختن به امور اساسی و اولویت شناسی و داشتن طرح و برنامه ای کلی می توان مدیریت ادارات را با سرعتی مطمئن به سوی اهداف تعیین شده به پیش برد.

ناهماهنگی و سهل انگاری

سهل انگاری در مدیریت و ناهماهنگی در سازمان دهی منابع انسانی و غیر انسانی تلاش ها را در درون مجموعه خنثی می کند و موجب دوباره کاری، تخریب نیروها و حتّی دور شدن از اهداف اصلی خواهد شد.

ساختن نظامی پیوسته، هماهنگ و متمرکز بدون مدیران هم دل و هم سو ممکن نیست، از این رو انتخاب همراهانی دلسوز می تواند به ساختاری فرهنگی، اجتماعی، نظام مند و پیشروی به سوی هدف مشترک منجر شود.

مولای مؤمنان در اشاره به همین مسئله در توصیه ای به مالک اشتر بر ایجاد شبکه ای از مسؤولان همدل و فداکار تأکید می کند: «ولیکن آثر رؤوس جندک عندک من واساهم فی معونته؛(12) فرماندهان تو باید کسانی باشند که از همه بیش تر به سربازان کمک رسانند و از امکانات مالی خود بیش تر در اختیارشان بگذارند.» بنابراین یکی از عوامل هدر رفتن و فرسایش نیروها در مجموعه یک سازمان، سهل انگاری و روی برتافتن از مدیریت صحیح است.

خود رأیی در بعضی از تصمیمات

تحقیقات نشان داده است مدیرانی که در کارها و برنامه های خود با افراد نخبه و کارشناس مشورت می کنند، در امور اداری و اجتماعی کم تر گرفتار خطا و لغزش می شوند و بیش تر امور آنان با موفقیت کامل تحقق می پذیرد. بر عکس مدیران و مسؤولانی که مستبد هستند و خود را بی نیاز از افراد، دیگران و تبادل نظر با آنان می دانند هرچند از نظر موقعیّت و مقام جایگاه والایی دارند، ولی بیش تر به خطاهای بزرگ دچار می شوند و خود را به هلاکت می اندازند.

حضرت علی(ع) در این زمینه می فرماید: «من استبدّ برأیه هلک و من شاور الرّجال شارکها فی عقولها؛(13) کسی که خود رأی باشد، هلاک می شود و کسی که با افراد صاحب اندیشه مشورت کند، در عقل آنان شریک می شود.»

تلاش در عرصه مشاوره و نظارت بر عملکرد زیر مجموعه یکی از مؤلّفه های مهم در مدیریت صحیح و سالم است.

نبود نظارت و کنترل دربعضی از پروژها در بشاگرد

نبود کنترل و نظارت بر عملکرد یک زیر مجموعه، اصل مدیریت و ریاست را دچار مشکل می کند. از آن جایی که دین مبین اسلام دینی کامل و جامع است، در این زمینه دستوراتی دارد و مسؤولین سازمان ها را به داشتن یک نظام دقیق و عادلانه نظارت و بررسی سفارش می کند، زیرا که سلامت و موفقیّت هر مجموعه و سازمانی وابسته به وجود نظارت و بازرسی دقیق در آن سازمان است.

امام علی(ع) در عهدنامه معروف خود به مالک اشتر درباره نظارت چنین دستور می دهد: «ثمّ تفقّد اعمالهم و ابعث العیون من اهل الصّدق و الوفاء علیهم فانّ تعاهدک فی السّر لامورهم حدوةٌ لهم علی استعمال الامانة و الرّفق بالرّعیة...؛(14) با فرستادن مأموران مخفی و راستگو و با وفا کارهای کارگزاران را زیر نظر بگیر، زیرا بازرسی مداوم و پنهانی سبب می شود که آنان به امانت داری و مدارا با زیر دستان ترغیب شوند.»

آن حضرت در دوران حکومت خود در زمینه نظارت و مراقبت بر کارگزاران و مسؤولین بسیار دقیق و هوشیارانه عمل می کرد. نامه هایی که برای کارگزاران و عمّال خود در شهر و استان های گوناگون می نوشت و در آن ها نقاط قوّت و ضعف آنان را متذکّر می شد گویای این مطلب است که امام همواره بازرسان و ناظران مخفی بر کارگزاران و مسؤولان جامعه می گماشت تا کلیه رفتار و عملکردشان را به طور دقیق زیر نظر بگیرند و نتیجه این نظارت و بررسی را برای آن حضرت گزارش کنند.

فقدان عدالت اجتماعی

آخرین عامل آسیب زا در حوزه مدیریت و امور اجتماعی که در این نوشتار بدان اشاره می شود، فقدان عدالت اجتماعی در متن جامعه است. نبود عدالت در حوزه مدیریت ضربات جبران ناپذیری بر پیکره ارزش های راستین جامعه می زند و مسؤولین و مدیران را از مسیر اصلی حکومت و مدیریت منحرف می سازد.

امام علی(ع) برای زدودن شرایط ناعادلانه زندگی و دست یابی به عدالت، آن هم با توجّه به بی عدالتی جامعه آن روز که حکومت خلیفه سوم به آن دامن زده بود، شعار عدالت اجتماعی را مطرح کرد و در راه تحققّ آن سیاست هایی را در پیش گرفت.

سراسر زندگی امام نشان دهنده اعتدال و اجرای عدالت در جامعه است. ظلم ستیزی و مبارزه با ستم و بیدادگری چه در دوران حکومت و چه پیش از آن از ویژگی های زندگی امام متقین است. آن حضرت به مالک اشتر در این زمینه می فرماید: «برترین چیزی که موجب چشم روشنی والیان می شود، برقراری عدالت در جامعه و آشکار شدن علاقه رعایا نسبت به آنان است.»(15)

علی(ع) در این فراز از گفتار خود به مالک او را به رفتار عادلانه با مردم و پرهیز از ظلم و ستم و دوری از تبعیض در بین آنان سفارش می کند، یعنی مدیران و مسؤولین نباید خود و بستگان خویش را در مسائل شخصی و امتیازات اجتماعی بر دیگران مقدّم بدارند، زیرا در صورتی که مسؤول یک سازمان عدالت را رعایت نکند، مرتکب ظلم شده است. چنین مسؤولی محبوبیّت مردمی خود را از دست می دهد. طبیعی است که با رفتار ناعادلانه و تبعیض آمیز مسؤولین نارضایتی عمومی پدید می آید و در اثر آن پایه های قدرتشان به تدریج رو به ضعف می رود. بر این اساس یکی از ویژگی های مدیران و کارگزاران طبق فرمان های حکومتی حضرت علی بن ابی طالب(ع) عدالت خواهی است، بنابراین مسؤولین نظام اسلامی باید از چنین خصوصیّتی برخوردار باشند تا بتوانند حق و عدالت را در جامعه اجرا نمایند.

امروز بیش از هر زمان دیگر به خصوص در بشاگرد ضرورت این موضوع (عدالت خواهی) احساس می شود، زیرا بشاگرد عزیز برای رسیدن به اهداف و آرمان های جدید خود نیازمند نیروهای متخصص و کاردان است که دارای ویژگی های تعهد و عدالت خواهی باشد که اگر این خلأ ایجاد شود، بشاگرد با چالش های اجرایی و قانونی روبرو می شود

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 
شفاف:زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آیینه پاکی است. زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشته‌های چادرت دست نیاز می‌آویزد و معرفت به غبار آستان خانه‌ات بوسه می‌زند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم‌ها و داغ‌ها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانه‌ات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...

منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یك زن می‌تواند چنان بالا رود كه مایه مباهات و افتخار امام (علیه السلام) گردد. اگرچه بیان عظمت مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام خود تحقیق مستقلی می‌طلبد لكن در اینجا فهرست‌وار، به ذكر پاره‌ای از موارد، پرداخته شده تا بیانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد.



مباهات حضرت علی به همسری فاطمه علیهماالسلام

شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام به همسری فاطمه علیهاالسلام افتخار می‌كند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاك برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسئولیت‌های سنگینی چون رهبری جهان اسلام می‌داند. برخی از موارد كه حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه علیهاالسلام استناد فرموده‌اند عبارت است از:

* در پاسخ نامه‌ای به معاویه از جمله فضیلت‌ها و امتیازهایی كه حضرت به آن اشاره می‌فرمایند این است كه «بهترین زنان جهان از ماست و حمالة الحطب و هیزم كش دوزخیان از شماست.»(1)

* در جریان شورای شش نفره كه خلیفه دوم برای جانشینی وی را تعیین كرده بود حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما به جز من كسی هست كه همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» همگی پاسخ دادند: نه.(2)

* حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه دیگر معاویه می‌نویسد: «دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است كه گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از فاطمه علیهاالسلام هستند، كدامیك از شما سهم و بهره‌ای چون من دارا هستید.»(3)

* در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و كمالات خویش و این‌ كه باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده‌دار شود به ابوبكر فرمود: «تو را به خدا سوگند می‌دهم! آیا آن كس كه رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد من هستم یا تو؟ ابوبكر پاسخ داد: تو هستی.(4)

فاطمه ركن علی است

از مقامات ممتازی كه مخصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت فاطمه علیهاالسلام می‌باشد ركن بودن برای علی است. در حدیثی می‌خوانیم پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: «سلام علیك یا ابا الریحانتین، فعن قلیل ذهب ركناك.» (5)

چه تعبیر لطیف و زیبایی همان تعبیر حضرت علی علیه السلام در مورد زن كه فرمودند زن ریحانه است. پیامبر نیز فرمودند: «سلام بر تو ای پدر دو گل [زینب و ام كلثوم] به زودی دو ركن تو از دست می‌روند.»
حضرت علی علیه السلام بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند:«بِمَنِ العَزاء‌ یا بِنتِ مُحمد؟ كنت بِكِ اتعزی فَفیم العَزاء من بعدك؟»؛ به چه چیزی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین می‌یافتم؛ بعد از تو به چه چیزی آرامش یابم؟

علی علیه السلام بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «این یكی از دو ركن بود» و بعد از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام فرمودند:« این ركن دیگر است.»

مددكار اطاعت الهی

انبیاء و پیشوایان معصوم تنها راه سعادت و خوشبختی انسان‌ها را پیروی از دستورات الهی می‌دانستند و از این رو بهترین همكار و دوست برای آنان كسی بود كه در این راستا به آنها كمك كند.

می‌خوانیم علی علیه السلام در پاسخ پیامبر كه سؤال كردند:« همسرت را چگونه یافتی؟» گفتند:« بهترین یاور در راه اطاعت از خداوند.»(6)




تمسك علی علیه السلام به كلام زهرا علیهاالسلام

حضرت در حدیث اربع مائة بعد از این كه فرمودند در مراسم تجهیز مرده‌ها گفتار خوب داشته باشید چنین ادامه دادند: «فان بنت محمد صلی الله علیه و آله لما قبض ابوها ساعدتها جمیع بنات بنی‌هاشم، قالت: دعوا التعداد و علیكم بالدعا.»

حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از ارتحال رسول اكرم صلی الله علیه و آله به زنان بنی‌هاشم كه او را یاری می‌كردند و زینت‌ها را رها كرده و لباس سوگ در بر نموده‌اند، فرمود:«این حالت را رها كنید و بر شماست كه دعا و نیایش نمایید.»(7)
هنگام ارتحال بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه و بیان وصایا و حلالیت ایشان حضرت در پاسخ می‌گوید: « پناه به خدا، تو داناتر و پرهیزكارتر و گرامی‌تر و نیكوكارتر از آنی كه به جهت مخالفت كردنت با خود، تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوری از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود، ولی گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت مصیبت رسول خدا را بر من تازه نمودی، یقینا مصیبت تو بزرگ است مصیبتی كه هیچ چیز و هیچ كس نمی‌تواند به انسان دلداری دهد و هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین آن شود.»

با این كه حضرت علی علیه السلام معصوم بوده و تمام گفته‌های او حجت است ولی برای تثبیت مطلب به سخن زهرا علیهاالسلام تمسك می‌كند. این نشانگر عصمت حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام بوده و این كه تمام رفتار، گفتار و نوشتار او حجت است و از این جهت فرقی بین زن و مرد نیست.

تنها تسلی بخش علی علیه السلام

حضرت بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند:

«بِمَنِ العَزاءُ‌ یا بِنتَ مُحمَد؟ كُنتُ بِكِ اَتَعزی فَفیمَ العَزاء مِن بَعدِكِ؟» (8)؛ با چه کسی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین می‌یافتم؛ بعد از تو با چه کسی آرامش یابم؟

غضب خداوند به غضب فاطمه علیهاالسلام

حضرت علی علیه السلام از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل نموده كه ایشان فرمودند:

«انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها»(9)؛ خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگین؛ و برای خشنودی و رضایت فاطمه راضی می‌شود.

و در حدیث دیگر خطاب به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند:

« انَّ اللهَ لَیَغضِبُ لِغَضَبِكِ وَ یَرضی لِرِضاكِ»(10)؛ خداوند برای خشم تو، خشمگین و برای خشنودی تو، خشنود می‌شود.

برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله

حضرت علی علیه السلام در مصیبت حضرت زهرا علیهاالسلام خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «قل یا رسول الله عن صفیتك صبری»؛ « یعنی این صفیه توست، بانویی كه صفوه تو، مصطفی و برگزیده توست رحلت كرده و صبر فقدانش برای من دشوار است.»(11)

تكرار مصیبت فقدان پیامبر صلی الله علیه و آله

هنگام ارتحال بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه و بیان وصایا و حلالیت ایشان حضرت در پاسخ می‌گوید: « پناه به خدا، تو داناتر و پرهیزكارتر و گرامی‌تر و نیكوكارتر از آنی كه به جهت مخالفت كردنت با خود، تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوری از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود، ولی گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت مصیبت رسول خدا را بر من تازه نمودی، یقینا مصیبت تو بزرگ است مصیبتی كه هیچ چیز و هیچ كس نمی‌تواند به انسان دلداری دهد و هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین آن شود.»(12)

مقدم نمودن خواست فاطمه برخواست خویش

در هنگام وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ امام به ایشان و گریستن هر دو، سپس امام سر مبارك فاطمه علیهاالسلام را به سینه چسباند و گفت:«هر چه می‌خواهی وصیت كن، یقینا به عهد خود وفا كرده، هر چه فرمان دهی انجام می‌دهم و فرمان تو را بر نظر و خواست خویش مقدم می‌دارم.» (13)

پایان شكیبایی علی علیه السلام

علی علیه السلام كه اسوه صبر و استقامت است اما در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تاثر و تالم خود را چگونه اظهار می‌دارد، تا آنجا كه بعد از دفن همسر گرامیش در حالی كه حزن و اندوه تمام وجود او را فرا گرفته بود خطاب به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت:

«خدا چنین خواست كه او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد، پس از او شكیبایی من به پایان رسیده و خویشتن‌داری از دست رفته، اما آنچنان كه در جدایی تو صبر كردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره‌ای ندارم شكیبایی بر من سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت می‌نماید و هیچ گاه اندوه دلم نمی‌گشاید. چشمم بی‌خواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساكن گرداند. مرگ زهرا ضربه‌ای بود كه دل را خسته و غصه‌ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی كشانید… اگر بیم چیرگی ستمكاران نبود، برای همیشه اینجا [كنار قبر زهرا(علیهاالسلام)] می‌ماندم و در این مصیبت بزرگ چون مادر فرزند مرده، اشک از دیدگانم می‌راندم.»(14)

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 
+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 
منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یك زن می‌تواند چنان بالا رود كه مایه مباهات و افتخار امام (علیه السلام) گردد. اگرچه بیان عظمت مقام ...
شفاف:زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آیینه پاکی است. زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشته‌های چادرت دست نیاز می‌آویزد و معرفت به غبار آستان خانه‌ات بوسه می‌زند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم‌ها و داغ‌ها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانه‌ات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...

منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یك زن می‌تواند چنان بالا رود كه مایه مباهات و افتخار امام (علیه السلام) گردد. اگرچه بیان عظمت مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام خود تحقیق مستقلی می‌طلبد لكن در اینجا فهرست‌وار، به ذكر پاره‌ای از موارد، پرداخته شده تا بیانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد.



مباهات حضرت علی به همسری فاطمه علیهماالسلام

شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام به همسری فاطمه علیهاالسلام افتخار می‌كند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاك برتری بر دیگران و شایستگی پذیرش مسئولیت‌های سنگینی چون رهبری جهان اسلام می‌داند. برخی از موارد كه حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه علیهاالسلام استناد فرموده‌اند عبارت است از:

* در پاسخ نامه‌ای به معاویه از جمله فضیلت‌ها و امتیازهایی كه حضرت به آن اشاره می‌فرمایند این است كه «بهترین زنان جهان از ماست و حمالة الحطب و هیزم كش دوزخیان از شماست.»(1)

* در جریان شورای شش نفره كه خلیفه دوم برای جانشینی وی را تعیین كرده بود حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما به جز من كسی هست كه همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» همگی پاسخ دادند: نه.(2)

* حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه دیگر معاویه می‌نویسد: «دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است كه گوشت او با خون و گوشت من در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از فاطمه علیهاالسلام هستند، كدامیك از شما سهم و بهره‌ای چون من دارا هستید.»(3)

* در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و كمالات خویش و این‌ كه باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده‌دار شود به ابوبكر فرمود: «تو را به خدا سوگند می‌دهم! آیا آن كس كه رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد من هستم یا تو؟ ابوبكر پاسخ داد: تو هستی.(4)

فاطمه ركن علی است

از مقامات ممتازی كه مخصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت فاطمه علیهاالسلام می‌باشد ركن بودن برای علی است. در حدیثی می‌خوانیم پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام فرمودند: «سلام علیك یا ابا الریحانتین، فعن قلیل ذهب ركناك.» (5)

چه تعبیر لطیف و زیبایی همان تعبیر حضرت علی علیه السلام در مورد زن كه فرمودند زن ریحانه است. پیامبر نیز فرمودند: «سلام بر تو ای پدر دو گل [زینب و ام كلثوم] به زودی دو ركن تو از دست می‌روند.»
حضرت علی علیه السلام بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند:«بِمَنِ العَزاء‌ یا بِنتِ مُحمد؟ كنت بِكِ اتعزی فَفیم العَزاء من بعدك؟»؛ به چه چیزی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین می‌یافتم؛ بعد از تو به چه چیزی آرامش یابم؟

علی علیه السلام بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «این یكی از دو ركن بود» و بعد از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام فرمودند:« این ركن دیگر است.»

مددكار اطاعت الهی

انبیاء و پیشوایان معصوم تنها راه سعادت و خوشبختی انسان‌ها را پیروی از دستورات الهی می‌دانستند و از این رو بهترین همكار و دوست برای آنان كسی بود كه در این راستا به آنها كمك كند.

می‌خوانیم علی علیه السلام در پاسخ پیامبر كه سؤال كردند:« همسرت را چگونه یافتی؟» گفتند:« بهترین یاور در راه اطاعت از خداوند.»(6)




تمسك علی علیه السلام به كلام زهرا علیهاالسلام

حضرت در حدیث اربع مائة بعد از این كه فرمودند در مراسم تجهیز مرده‌ها گفتار خوب داشته باشید چنین ادامه دادند: «فان بنت محمد صلی الله علیه و آله لما قبض ابوها ساعدتها جمیع بنات بنی‌هاشم، قالت: دعوا التعداد و علیكم بالدعا.»

حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از ارتحال رسول اكرم صلی الله علیه و آله به زنان بنی‌هاشم كه او را یاری می‌كردند و زینت‌ها را رها كرده و لباس سوگ در بر نموده‌اند، فرمود:«این حالت را رها كنید و بر شماست كه دعا و نیایش نمایید.»(7)
هنگام ارتحال بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه و بیان وصایا و حلالیت ایشان حضرت در پاسخ می‌گوید: « پناه به خدا، تو داناتر و پرهیزكارتر و گرامی‌تر و نیكوكارتر از آنی كه به جهت مخالفت كردنت با خود، تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوری از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود، ولی گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت مصیبت رسول خدا را بر من تازه نمودی، یقینا مصیبت تو بزرگ است مصیبتی كه هیچ چیز و هیچ كس نمی‌تواند به انسان دلداری دهد و هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین آن شود.»

با این كه حضرت علی علیه السلام معصوم بوده و تمام گفته‌های او حجت است ولی برای تثبیت مطلب به سخن زهرا علیهاالسلام تمسك می‌كند. این نشانگر عصمت حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام بوده و این كه تمام رفتار، گفتار و نوشتار او حجت است و از این جهت فرقی بین زن و مرد نیست.

تنها تسلی بخش علی علیه السلام

حضرت بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند:

«بِمَنِ العَزاءُ‌ یا بِنتَ مُحمَد؟ كُنتُ بِكِ اَتَعزی فَفیمَ العَزاء مِن بَعدِكِ؟» (8)؛ با چه کسی آرامش یابم ای دختر محمد؟ من به وسیله تو تسکین می‌یافتم؛ بعد از تو با چه کسی آرامش یابم؟

غضب خداوند به غضب فاطمه علیهاالسلام

حضرت علی علیه السلام از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل نموده كه ایشان فرمودند:

«انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها»(9)؛ خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگین؛ و برای خشنودی و رضایت فاطمه راضی می‌شود.

و در حدیث دیگر خطاب به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند:

« انَّ اللهَ لَیَغضِبُ لِغَضَبِكِ وَ یَرضی لِرِضاكِ»(10)؛ خداوند برای خشم تو، خشمگین و برای خشنودی تو، خشنود می‌شود.

برگزیده پیامبر صلی الله علیه و آله

حضرت علی علیه السلام در مصیبت حضرت زهرا علیهاالسلام خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «قل یا رسول الله عن صفیتك صبری»؛ « یعنی این صفیه توست، بانویی كه صفوه تو، مصطفی و برگزیده توست رحلت كرده و صبر فقدانش برای من دشوار است.»(11)

تكرار مصیبت فقدان پیامبر صلی الله علیه و آله

هنگام ارتحال بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه و بیان وصایا و حلالیت ایشان حضرت در پاسخ می‌گوید: « پناه به خدا، تو داناتر و پرهیزكارتر و گرامی‌تر و نیكوكارتر از آنی كه به جهت مخالفت كردنت با خود، تو را مورد نكوهش قرار دهم. دوری از تو و احساس فقدانت بر من گران خواهد بود، ولی گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت مصیبت رسول خدا را بر من تازه نمودی، یقینا مصیبت تو بزرگ است مصیبتی كه هیچ چیز و هیچ كس نمی‌تواند به انسان دلداری دهد و هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین آن شود.»(12)

مقدم نمودن خواست فاطمه برخواست خویش

در هنگام وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام در پاسخ امام به ایشان و گریستن هر دو، سپس امام سر مبارك فاطمه علیهاالسلام را به سینه چسباند و گفت:«هر چه می‌خواهی وصیت كن، یقینا به عهد خود وفا كرده، هر چه فرمان دهی انجام می‌دهم و فرمان تو را بر نظر و خواست خویش مقدم می‌دارم.» (13)

پایان شكیبایی علی علیه السلام

علی علیه السلام كه اسوه صبر و استقامت است اما در شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام تاثر و تالم خود را چگونه اظهار می‌دارد، تا آنجا كه بعد از دفن همسر گرامیش در حالی كه حزن و اندوه تمام وجود او را فرا گرفته بود خطاب به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت:

«خدا چنین خواست كه او زودتر از دیگران به رسول خدا بپیوندد، پس از او شكیبایی من به پایان رسیده و خویشتن‌داری از دست رفته، اما آنچنان كه در جدایی تو صبر كردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره‌ای ندارم شكیبایی بر من سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت می‌نماید و هیچ گاه اندوه دلم نمی‌گشاید. چشمم بی‌خواب، و دل از سوز غم سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساكن گرداند. مرگ زهرا ضربه‌ای بود كه دل را خسته و غصه‌ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی كشانید… اگر بیم چیرگی ستمكاران نبود، برای همیشه اینجا [كنار قبر زهرا(علیهاالسلام)] می‌ماندم و در این مصیبت بزرگ چون مادر فرزند مرده، اشک از دیدگانم می‌راندم.»(14)

پی‌نوشت‌ها:

1- بحارالانوار/ج41/ صص151و 224.

2- نهج البلاغه.

3- طبرسی/ احتجاج/ مؤسسه الاعلمی للمطبوعات/ بیروت/ چاپ دوم، 1983 میلادی/ج1/ ص135.

4- همان/ ص 123.

5- علامه الحافظ محب الدین الطیری، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی/ چاپ بیروت دار المعرفه/ ص 56.

6- بحارالانوار/ ج43/ ص 117.

7- جوادی آملی/ زن در آئینه جمال و جلال/ ص42.

8- رحمانی همدانی/ فاطمة الزهرا بهجة قلب مصطفی/ ص 578/ به نقل از مجمع الروایة.

9- کنزالعمال/ مؤسسه الرسالة بیروت/ ج12/ ص111.

10- همان.

11- نهج البلاغه/ فیض السلام/ خطبه 193.

12- سیدمحمد کاظم قزوینی/ فاطمة الزهرا من المهد الی اللحد/ دارالصادق بیروت/ چاپ اول/ صص610- 609.

13- همان.

14- اصول کافی/ ج1/ ص 159.

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 
آن روزگاری را که همه یکرنگ و همدل بودند، به یاد می‌آورم و این روزگاری را که به بی‌اخلاقی‌های سیاسی و اجتماعی آلوده شده‌اند، می‌نگرم که ناگاه کسی نهیبم می‌زند: این تذهبون؟امروز چقدر نگرانم که مبادا صدای شما در میان این هیاهو‌ها گم شود؛ امروز چقدر دلشوره دارم که مبادا فراموش کنیم نان و نمک انقلاب را خورده‌ایم و در بستر جمهوری اسلامی آرمیده‌ایم.
روزهای پنجشنبه، روز زیارت مزار پاک شهدا و مفقودین عزیز است؛ روزی که مردم و خانواده‌های آن عزیزان به یاد فرزندان شجاع و مخلص خویش بر سر مزار‌هایشان حاضر می‌شوند و از آن‌ها برای توفیق در زندگی خویش یاری می‌گیرند.

در این پنجشنبه از روزهای مبارک دهه فجر انقلاب اسلامی، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره همه شهدای دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس، با این دلنوشته، آن بزرگان را مخاطب خویش قرار می‌دهیم؛ باشد که هیچ گاه نام و راه و یاد آنان را فراموش نکنیم.

به دیدارتان آمده‌ام تا باز هم بر فراز این مزارهای زیبا ـ که عطر اخلاص می‌دهند ـ دعای فرج بخوانم.

امروز من مهمانم و شما میزبان؛ چگونه از من استقبال می‌کنید؟

دوست دارم به نگاهی من را با راه عشق آشنا کنید؛ به چراغی راه رستگاری را نشانم بدهید و به جرعه‌ای از شراب معرفت سیرابم سازید و به دعایی امیدم بخشید.

هر بار که وصیتنامه شهیدی را می‌خوانم از خودم شرمنده می‌شوم؛ هر روزی که از برابر منزل شهیدی رد می‌شوم از خود خجالت می‌کشم؛ هر‌ گاه که از جلوی تابلوی شهیدی می‌گذرم بر خود می‌لرزم که آیا شما از ما راضی هستید و آیا ما آن گونه که باید به شما وفادار بوده‌ایم؟

آن روزهای سرشار از ایمان و اخلاص را با این روزهایی که ‌گاه به تزویر و ریا آلوده می‌شوند، مقایسه می‌کنم و تردید بر جانم می‌نشیند که مبادا از راهتان جدا شده باشیم!

آن سال‌های سراسر صداقت و پاکی را به یاد می‌آورم و این زمانه‌ای را که ‌گاه دروغ و دورنگی بر چهره‌اش چنگ می‌اندازد، می‌بینم و بر خود نهیب می‌زنم که مبادا امانت شما را از یاد برده‌ایم؟

آن روزگاری را که همه یکرنگ و همدل بودند، به یاد می‌آورم و این روزگاری را که به بی‌اخلاقی‌های سیاسی و اجتماعی آلوده شده‌اند، می‌نگرم که ناگاه کسی نهیبم می‌زند: این تذهبون؟

امروز چقدر نگرانم که مبادا صدای شما در میان این هیاهو‌ها گم شود؛ امروز چقدر دلشوره دارم که مبادا فراموش کنیم نان و نمک انقلاب را خورده‌ایم و در بستر جمهوری اسلامی آرمیده‌ایم.

مبادا فراموش کنیم رویش دوباره نخل‌های خم شده جنوب، سرافرازی دوباره کوه‌های غرب، خروش زیبای خلیج فارس و امنیت مرزهای شرقی همه از فداکاری و ایثار شماست.

یقین دارم که همواره راه روشنتان را زنان و مردانی ادامه خواهند داد و جوانان این نسل هستند که بی‌اعتنا به همه تهدید‌ها و تطمیع‌های فرهنگی راهتان را می‌پیمایند و با شناخت مسیری که برای آن از هستی خویش گذشتید، به آرما‌‌ن‌هایتان وفادار خواهند بود.

برادرهای مهربانم

گمنام‌های بزرگ

شما با صفا و صمیمیت با ما سخن می‌گفتید. با صداقت در میان مردم قدم می‌زدید. با تواضع به مردم سلام می‌کردید. با اخلاص در صفوف نمازهای جمعه و جماعت حاضر می‌شدید و لحظه لحظه‌هایتان با عشق به امام و اسلام و وطن و مردم می‌گذشت. به دنیا پشت پا زدید. خود را ندیدید و به بازاری رفتید که جان فروختید و بهشت خریدید.

... و امروز در کنار این همه مردان و زنانی که به زیارت خاک شما آمده‌اند و در میان عطر بوی گلابی که این مادر بر سنگ قبر‌هایتان می‌پاشد، از شما می‌خواهم دعا کنید که در گیر و دار حوادث روزگار، لحظه‌ای از راه مستقیمی که شما جان بر سر آن باختید غافل نشویم.
+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 
این دیگر در کشور نهادینه شده که با رسیدن مناسبت های مذهبی و اعیاد ملی متولیان فرهنگی و تشکل های فرهنگی اقدام به پریایی جشن ها ، نصب پلاکارد و پوستر و پارچه و ... می کنند .
امروز اتفاقی به معیت دوست عزیرم توانستم دوری در شهر سردشت و گوهران بزنم اصلا یادم رفته بود که چرا امروز تعطیل شده یا چه مناسبتی است که به احترام آن این روز را تعطیل نگه داشته اند از همسفرم دلیل را جویا شدم که میلاد پیامبر اعظم و میلاد امام جعفر صادق (ع) را اظهار داشته اند.
برای لحظاتی موی بدنم سیخ شد که چقدر دچار روز مرگی و ... شده ام که حتی میلاد پیامبر خاتم و فرزند بزرگوارش را از یاد برده ام .
چرا من نوعی که خود را یک تحصیلکرده و با سواد می دانم اینچنین شده ام ؟
اما مسئولان فرهنگی شهرستان دچار چه دغدغه هایی هستند
که امروز تمام شهرهای سردشت و گوهران و تمام ادارات دولتی و مداراس و بانک و دانشگاه و فرمانداری حداقل به اندازه جاپ یک پیام تبریک به اندازه ی یک کاغذ آچار وقت و هزینه مالی و زمانی نگذاشته اند نصب پارچه و بنر و برگزاری پارچه پیشکش
امروز فقط شرمنده شدم ...آقا امام زمان(عج)ما شرمنده ایم.....
از مسلمان بودن و شیعه بودنم هم ...
+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  | 

مردها در فقدان همسر چکار می کنند ؟! (شعر طنز)


مردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند


بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !


خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !


دشت داغ سینــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند


چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند


خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــی ! تر می کنند


روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند


دیده را از خون دل ، دریای احمـــــر مــــی کنند !


در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیـــــر !!


بر رخ ناهیـد و مینـــــا و صنــــــوبر می کنند !


بعدِ چنـــدی کز وفات جانگــــــداز ! او گذشـــت


بابت تسلیّت خــود ! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند


دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال


جانشیـــــن بی بدیل یار و همســــــر می کنند


کــج نیندیشید !! فکــر همســــــر دیگر نیَند (نیستند) !


از برای بچه هاشان ، فکر مـــادر مـــی کنند !!


+ نوشته شده در  ساعت   توسط مریم  |